چرا «حسینیه معلی» از همه پربینندهتر شد؟
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۵۷۱۲۰
معمولاً مناسبتهای مذهبی در چند سال اخیر پاشنه آشیل بسیاری از نقدها به صداوسیما بود اما یکی دو سالی است با «حسینیه معلی» و توجه به خلاقیت و نوآوری در ساخت برنامههای دینی و مذهبی، دیگر تلویزیون از اتّکا به سریالسازی به سمت برنامهسازی رفته است.
برنامههایی که در حال حاضر بیش از سریال مذهبی بیننده دارند؛ نمونه بارز آن «حسینیه معلی» است که فصل به فصل پختهتر شد تا دهه اول محرم امسال و فصل جدید آن که با اجرای نجمالدین شریعتی روی آنتن رفت و هیئتها و آیین اصیل عزاداری مجالس اهلبیت(ع) را به رخ مخاطب کشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهدی رسولی، مجید بنیفاطمه، عبدالرضا هلالی و میثم مطیعی مداحان و کارشناسان این فصل از برنامه را تشکیل دادند و با محور مداحیها و نوحهخوانی از ایران و حتی دیگر کشورها روی آنتن رفت.
در عین حال بیشترین حملات و هجمهها هم از سمت شبکههای فارسیزبان رهسپار این برنامه تلویزیونی شد؛ شبکههایی که خودشان متهم به پوشش و حمایت از راهپیمایی همجنسبازاناند، هتک حرمت به مقدسات را با عنوان آزادی بیان حلال میدانند.
اما چرا «حسینیه معلی» مهم شد؟ اصولاً در سالهای گذشته چشم مخاطب تلویزیون به برنامهسازی کلیشهای و از روی قواعد از پیش تعیینشده در ایام مناسبتهای آئینی عادت کرده بود، اما «حسینیه معلی» بهعنوان رویکردی جدید در برنامهسازی آئینی، حواس مخاطبان رسانه ملی را متوجه خود ساخت. خلاقیت، تسلط بر قواعد تکنیکی برنامهسازی و سرِ نترس عوامل سازنده آن، دست به دست هم داد تا نوآوری فرمی جدید را میان برنامههای مناسبتی رسانه ملی پدید آورد.
برنامهای که قرار نیست تابع فرمهای قالبی برنامههای مناسبتی تلویزیون در دهههای گذشته باشد و با کشاندن پای مخاطب معمولی تلویزیون در متن برنامههای آن، سهم برابری را در اختیار عموم مردم برای شناخت استعدادهای حوزه مداحی کشور قرار داده است؛ همچنان که در آمارهای مخاطب هم اینگونه نشان میدهد.
یکی از نکات مهم در آمار مخاطبان «حسینیه معلی» و حتی بعدها «محفل» نشان میدهد مردم از برنامه خلاقانه و نوآورانه مذهبی و دینی استقبال میکنند، همان اتفاقی که برای برنامه «از سرگذشت» به تهیهکنندگی محسن نجفی سولاری و کارگردانی محمد پیوندی افتاد؛ علیاکبر قلیچ خواننده جوان آن را اجرا میکند و قرار است تا پایان ماه صفر روی آنتن باشد.
شبکه نسیم امسال چند ویژهبرنامه محرمی را تدارک دید که مهمترین آنها «از سرگذشت» است. قلیچ اگرچه خواننده نماهنگها و قطعات مذهبی است اما کمتر در اجرا کنشها و واکنشهای مذهبی دارد و شاید بیشتر تلاش دارد مشابه یک مجری برنامه اجتماعی عمل کند، در بعضی لحظات هم بهدور از کلیشههای مجریان مذهبی رفتار کرده باشد.
چشمان مخاطبان با تماشای «از سرگذشت» به کلاهخودی میافتد که برای آنها یادآور سفر به کربلا و تماشای حرم حضرت عباس(ع) است. عوامل و دستاندرکاران برنامه آن را «کلاهخود» حضرت عباس(ع) میدانند و کسانی هم که بهعنوان راوی و میهمان در برنامه حضور پیدا میکنند بعضاً به این دکور خلاقانه اشاره کردهاند.
بنابراین میتوان عنوان برترین محتوا، فرم و دکور را به برنامه «از سرگذشت» اختصاص داد؛ برنامهای که در چند قسمت توانسته توجه مخاطبین را به خودش جلب کند؛ در حالی که بعضاً بسیاری از برنامههای تلویزیونی از «آن» با اجرای امیرحسین سمیعی و برنامه «علامت» که در شبکه دو روی آنتن میرفت تا «با حسین حرف بزن» چندساله شبکه نسیم و «حسینیه معلی» چند صباحی روی آنتن بودند و چشمان مخاطبان به آن برنامهها آشنا میآید.
شاید اینجا بتوان این نکته را مطرح کرد اگر برنامهساز خصوصاً در عرصههای دینی و مذهبی بهسمت خلاقیت، نوآوری و قصهپردازی درست برود اتفاق خوبی که در این حوزه خواهد افتاد تأثیرگذاری است. «از سرگذشت» سراغ موضوع مهمی رفته و آن دوراهیهایی است که بارها در طول تاریخ تکرار شدهاند و انتخابهایشان بر این اساس تعیین شده است.
همان اتفاقی که در واقعه عاشورا میتوان به واقعیت آن پی برد، چه کسانی که مدعی همراهی با امام حسین(ع) بودند و سرانجام با یزید و یارانش همراه شدند.
اما چرا برنامهسازی در ایام محرم و مناسبتهای اخیر پیشروتر است؛ چون سعی کرده از کلیشهسازی فاصله بگیرد و به سمت کار نوآورانه برود. نکتهای که بعضاً در عرصه سریالسازی کمتر دیده میشود، یا سریال مناسبتی ساخته نمیشود و یا همچون امسال فارغ از «عشق کوفی» سازمان اوج، تلهتئاتر روی آنتن رفت.
بنابراین تلویزیون در دهه اول محرم بیشتر توانست مخاطب را به تماشای برنامههای گفتوگومحور، مداحیها و تعزیهها بنشاند و برنامههایی از جنس «از سرگذشت» و «حسینیه معلی» و استقبالی که از آنها شد این حقیقت را نشان میدهد برنامه خلاقانۀ نوآورانه که عواملش برای عبور از کلیشهها سرِ نترس داشته باشند، میتواند گاهی از سریالها پربینندهتر باشد و مخاطب را راضی کند؛ کما اینکه مخاطب آنتن محرمی تلویزیون بیشتر از برنامهها استقبال کرد.
البته تلویزیون برنامههای دیگری همچون «کلمه»، «باب القبله» و «سدره» را هم روی آنتن داشت که نتوانستند همچون دیگر برنامههایی که مصادیقش در گزارش مطرح شد، بیننده جذب کنند.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1796100منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: برنامه های تلویزیونی تلویزیون محرم مداحان حسینیه معلی برنامه سازی برنامه ها روی آنتن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۵۷۱۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل